به گزارش مشرق، فریدون حریری طی یادداشتی با عنوان "آقای مهتدی؛ نه شما جلال طالبانی و نه ایران عراق است" نوشت: برگزاری کنفرانس هشت نفر ناهمگون و نا متجانس در دانشگاه جرج تاون امریکا قبل از اینکه هدف و محتوای آن مورد توجه جامعه باشد ترکیب افراد تشکیل دهنده آن جلب توجه میکرد از رضا پهلوی با ۴۵ سال دوری از کشور که فقط از ایران کاخ سعدآباد و نیاوران را بیاد دارد تا سلاطین برهنگی که به تاکسی موسسات سینمایی غرب شهره یافته اند و یا کس دیگری که توپ و زمین چمن فراخترین دنیائیست که به خود دیده است.
اما در بین این رنگین کمان اضداد، نام کاک عبدا... مهتدی از همه نتراشیده تر می باشد.اسم او با مسمایش هرگز همخوانی ندارد چون نه عبدالله است و نه مهتدی. زیرا در عقیده مارکسیت و دارای مرام اشتراکیست و از آن جهت که موجب اضلال و گمراهی و فتنه های طولانی در کردستان شده هرگز مهتدی نبوده است.
کاک عبدا... که دهه هشتاد عمر خود را سپری می کند شرایط دو زیستی را در حیات سیاسی خود تجربه کرده است او در اوایل دهه پنجاه مدتی در زندان شاه بود و طبق اسناد مثبته ساواک او پس از تعهداتی به مسئولین ساواک از زندان آزاد شد و در همکاری با این نهاد سرکوبگر در شناسائی انقلابییون کردستان چیزی دریغ نکرد.
برگه های بازجوئی کاک عبدا... برای اولین بار سازمان چریکهای فدائی در اوایل بحران کردستان منتشر شد. کاک عبدا...طبق آموزه های قبلی خود اعلام داشت ، اطلاعاتی که به ساواک دادم انحرافی بوده و در راستای مصون ماندن فعالیتهای سیاسی ام مجبور بودم برخی ارتباطات جانبی را به ساواک بدهم.
کسانی که با الفبای فعالیت های مخفی سیاسی آنهم در دوران مبارزه علیه رژیم پادشاهی آشنائی دارند می دانند که اینگونه آدرس دادنها برگرفته از هدایت یک سازمان پیشرفته امنیتی می باشد و در واقع یک شگرد امنیتی برای مدیریت هسته های مخفی جریانات سیاسی بکار برده میشد که در هر زمانی کاربرد خودش را دارد.
پس از این حرکت عبدا... مهتدی و برادر بزرگش صلاح مهتدی دهها دانشجوی کرد تبار از بوکان و سقز و مهاباد که در دانشگاه تبریز مشغول تحصیل بودند بدام ساواک افتادند که نمونه هایی از آنان هنوز هم در پیکره جامعه خصوصا شهر بوکان همانند آئینه دق در کنج جامعه روزگار را به پاییان می برند که کمترین آن محرومیت از تحصیل بود که موجب بی انگیزگی وانفعال و بریدن از درس و مشق و دانشگاه شد و سرنوشت آنان را عوض کرد.
پی کاک عبدا.. بر تن عمده دانش آموختگان دانشگاه تبریز در قبل از انقلاب خورده و خاطرات زیادی از آن دوران در سینه ها محبوس است.
در ابتدای بحران کردستان فواد مصطفی سلطانی یکی از همفکران عبدا... مهتدی از یک نشست حزبی در سقز از جلسه با کاک عبدا... جدا شد در هنگام بازگشت در نزدیکی روستای بسطام در درگیری مشکوک با نیروهای دولتی کشته شد کاک عبدا... پس از قتل فواد مصطفی سلطانی با چند گروه مارکسیستی ائتلاف تشکیل داده و نهایتا حزب کومله را تشکیل داد.
دکترجعفر شفیعی فرزند امام جمعه قبل از انقلاب بوکان و یکی دیگر از همراهان بوکانی کاک عبدا.. بود که در یک سانحه رانندگی در راه بغداد به سلیمانیه در سال ۱۳۶۴ کشته شد. این حزب که از خاکستر چند گروه کمونیستی تشکیل شده بود از همان ابتدا ء فعالین با عنوان حزب کومله جوانان زیادی از کردستان را به قتلگاه فرستاد و از سال ۱۳۶۳ با آشکار شدن اختلاف خونین با دیگر حزب کردستانی به رهبری عبدالرحمان قاسملو در کشتن جوانان کرد باهم در رقابت بودند کشتار مشکوک گردان شوان در منطقه اورمیه و گردان شوان در منطقه حلبچه زخم مزمنی بر پیکر این حزب کمونیست می باشد که تا کنون کاک عبدا... از پرداختن به آن اکراه داشته است.
پرسشی که از خاندان "حزب دوست " مهتدی وجود دارد این است که علت اینکه در دوران مبارزه قبل از انقلاب و در دوران صف آرائی در مقابل جمهوری اسلامی هیچگونه خطر جانی متوجه خاندان اشرافی و فئودال انان نشده است؟ در حالیکه دوست نیمه راه او، فواد مصطفی سلطانی سومین قربانی خانواده اش برای آرمان های حزبیشان بود درحالیکه نام هیچ فردی از خاندان مهتدی در ردیف قربانیان مبارزات حزبی دیده نمی شود.
کاک عبدا... مهتدی در جریان اتفاقات اخیر دچار توهم شده و چشم بر تمامی تاریخ پر از ابهام و انکار و مذبذب و وابستگی گذشته خود، علاوه بر سروری کردستان سودای قرار گرفتن در ردیف رهبران جایگزین ایران را در سر می پروراند او با توهم از الگوی مرحوم جلال طالبانی و نظام سیاسی عراق پس از صدام، سودای بالاتری را در سر دارد.
در حالیکه او بهتر می داند جلال طالبانی در اوج قدرت راضی به اعدام جلاد عراق، صدام هم نشد جلال طالبانی نیز مانند مهتدی رهبر یک حزب کردی بود اما از انتقام رقبای خود هم صرفه نظر کرد در حالیکه حزب منتصب به مهتدی سراسر خیانت و تعدی و تجاوز و قتل های مرموز و مستمر می باشد که می تواند علل اصلی انشقاق حزب منتصب به او، به سه حزب اقماری باشد.
از طرف دیگر ایران با هیچ معیار عراق نه در دوران صدام ونه پس از آن قابل مقایسه نمی باشد اتحاد قدرت های مداخله گر علیه صدام بخاطر نافرمانی از دستورات صورت گرفت درحالیکه در اتفاقات اخیر قدرت های جهانی برای مهار قدرت منطقهای و جهانی ایران با اختلافات زیادی اتفاق نظر پراکنده ای دارند.
ساختارهای درونی حاکمیت عراق بطور کلی متزلزل و نسبت به استیصال صدام واکنش نشان دادند در حالیکه در ساختار قدرت ایران هیچگونه خللی دیده نمی شود. رویکردهای منطقه ای و دول بزرگ جهانی به ایران و نیز قدرت بسیج منطقه ای حاکی از جایگاه ایران در معادلات جهانی دانست. بنابر این نه ایران در شرایط ۲۰۰۳ عراق قرار دارد و نه کاک عبدا.. مهتدی بوئی از جلال طالبانی می دهد.